از کنترل خارج شدن، کنترل اوضاع را از دست دادن، عنان چیزی را از دست دادن.
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The costs have continued to increase, and now seem to be getting out of hand.
قیمتها به بالا رفتن ادامه دادند و حالا به نظر میرسد که از کنترل خارج شدهاند.
Pull or spray garden weeds before they get out of hand.
علفهای هرز باغ را بچینید یا سمپاشی کنید قبل از اینکه از کنترل خارج شوند.
But eventually it became clear that things were getting out of hand.
اما در نهایت مشخص شد که اوضاع داشت از کنترل خارج میشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «get out of hand» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/get out of hand